تاریکی در چشم من خلیده؟

میشود تمامش کنی؟کم مانده که که عین این انیمه ها بروی زیر میزی ،پشت کمدی ،جایی،اشک بریزی ، به صورت عصبی بلرزی و مدام تکرار کنی what am i existing for?...عین یک بچه ی لوس نق نقو تنها ناراضی ام،غر میزنم و روز به روز بیشتر تفکرات مثبتم را خراب میکنم،ماری که دم خودش را میخورد... بررسی کرده ام...همیشه در این حال و هوا دپ میشوم...واقعا؟ حالا زمان این چرندیات نیست...آه....گهش بگیرند...مرده شور همه تان را ببرند...داشتم وبلاگ قدیمی ام را میخواندم...و نوشته های سال های قبلم را...هر سال بدتر از پارسال...دارم بیشتر و بیشتر تعلقاتم را از دست میدهم...what's wrong with me?...خجالت آور است که این باز هم همان عمل وحشتناکی که حتی نمیتوانم اسمش را ببرم انجام داده ام...واقعا به خودم تبریک میگویم...حالم را موقتا بهتر میکند اما هرکسی بداند چه کاری کرده ام میفهمد که اینکار دقیقا ده برابر فشار روانی حالا را در آینده بهم تحمیل خواهد کرد...احساس کور بودن میکنم...این همه مردم می‌توانند راضی باشند ،میتوانند شاد باشند ،چرا من نه؟چرا نمیتوانم ببینم؟...من کورم؟...

  • دوشنبه ۱۶ فروردين ۰۰
وجوج جیم

بی‌تعلق بودن گاهی بد نیست. البته ما دوست داریم به دلیلی چنگ بزنیم تا معنای زندگیمون رو بفهمیم. اما تعلقات بیشتر لزوما باعث احساس خوشحالی ما نمیشه.

صدالبته...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا میان پرده ای پریشان و عصیانگر است در میانه ی نمایش رقص موزون زندگی...


*شات از فیلم Entr'acte1924
Designed By Erfan Powered by Bayan