بسه

تهوع دارم ...دوباره دارم بوی خون رو حس میکنم ...آخرین باری که اینجوری شده بودم واسه خیلی وقت پیش بود ....حس میکنم دارن رگ هامو از دستام میکشن بیرون...رگ هام درد می‌کنه...هیچی نمی‌فهمم...حالم بده...تهوع دارم...دستم کرخته ....پاهام حس ندارد یه وقتایی ،وجودم داره از هم می‌پاشه...دیگه خسته شدم...الان شش هفت ساله دارم همه ش به خودکشی فکر میکنم دیگه خسته شدم ...ولی هیچ وقت به اندازه ی الان مرگ برام زجر آور نبوده ...از همه خجالت میکشم...از خجالت میخوام بمیرم ...دارم دیوونه میشم ...دارم تو کابوس هام زندگی میکنم ...تهوع دارم...

  • پنجشنبه ۲۷ خرداد ۰۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اینجا میان پرده ای پریشان و عصیانگر است در میانه ی نمایش رقص موزون زندگی...


*شات از فیلم Entr'acte1924
Designed By Erfan Powered by Bayan